نگرانی مامان-24/12/89-
قلب مامان فدای بازی کردن و تکون خوردنهات بشم که تا چند هفته دیگه به شکل دیگری در میاد و دیگه این یکی با هم بودنه(تو شکم مامانی) برای همیشه به تاریخ می پیونده، امروز که از خواب بیدار شدم دیدم آسمون نارنجیه،بله طبق معمول وقت خونه تکونی شد و خاک آسمون شهرمون رو فرا گرفت ،نمی دونی خونه چه وضعی داره ، همه نگرانی مامان اینه که توی این شرایط آشفته خونه ، شما تصمیم بگیری زودتر از راه برسی. خدایا یعنی نگرانی های پیش از تولد این گل کوچولومون برای مامان تمام میشه. هر چند امروز که با خاله ساناز صحبت میکردم می گفت نگرانی بعد از تولد نی نی ها بیشتر از این هاست ولی به هر حال این حالت غیر قابل پیش بینی برای مامان کلافه کننده س...